
۳ روز پیش
زمان مطالعه: ۱ دقیقه
عشق
عشق آنچه یافتی نیست…
عشق آنچه یافتی نیست، عشق آنچه گم نکردیست
دنبال عشق گشتن، بیهوده دورهگردیست
دنبال هم دویدن، گاهی بههم رسیدن
آیین ماه و خورشید در آسماننَوَردیست
بر شاخهها اسارت، محبوب سبزها نیست
چشمش به جویبار است، برگی که روبه زردیست
هربار سویت آمد خنده به رویت آمد
دیوانه است، شاید دلگرمیاش به سردیست
ما را زدی به بازی، ما باختیم و راضی
باری جهان ششدر، بدجور تخته نردیست
از چشمت اوفتادم، بر خاک سر نهادم
دست فتاده ای را، گاهی بگیر، مردیست