بر شانه ى تو صبح سحر برنخاستن
۱۸ خرداد ۱۳۹۸
۷۲۷۷ بازدید
۰ دیدگاه
بر شانه ى تو صبح سحر برنخاستن
چيزيست چون پرندگى و پر نخواستن
تا شانه هاى چون تو زنى هست نيستم
حلاجِ بد سليقگىِ سر نخواستن
غزل قهوهخانه ۲
۱۶ مرداد ۱۳۹۸
۱۳۵۳۱۳ بازدید
۱ دیدگاه
باز کن در را دوچشم پر شراب آوردهام
از سرِکوه بلند تاک آب آورده ام
آنقَدَر داغم که آتش نیست....نورم را ببین!
شعله را خاموش کن من آفتاب آوردهام