دامي ست که باید بکشاند به گناهم...
۱۲ فروردین ۱۳۹۴
۱۰۷۵۵ بازدید
۱۸ دیدگاه
دامي ست که باید بکشاند به گناهم
سيبي که تو انداخته باشی سرِ راهم
«ما از تو بهغیر از تو نداریم تمنا»
من لال شوم از تو بهغیر از تو بخواهم
با عقل چه خوبی که نکردم سرِ یک عشق
از چاله درآوردم و انداخت به چاهم
یک عمر تو رفتی و من از راه رسیدم
خورشید سفر کرد و نفهمید که ماهم
ای ابر نکن! برکهی دلمُردهیی آن زیر
دل بسته به پیدا شدن گاهبهگاهم
دسته بندی ها
اشعار

محبوبه
۵ سال پیش
PM
۵ سال پیش
سحر
۵ سال پیش
نسرین
۵ سال پیش
روح الله دارا
۵ سال پیش
مهری خسروجودی
۵ سال پیش
مجتبی یوسفی
۵ سال پیش
دخترکی ناآشنا
۵ سال پیش
دخترکی ناآشنا
۵ سال پیش
نازافرین
۵ سال پیش
مریم...
۵ سال پیش
mahdieh
۵ سال پیش
R
۳ سال پیش
...
۳ سال پیش
...
۳ سال پیش
R
۳ سال پیش
مریمکرامی
۳ سال پیش
سحر
۲ سال پیش